به گزارش شهرآرانیوز، سه جلد نخست آن با عنوانهای آبنبات هل دار، آبنبات دارچینی و آبنبات نارگیلی به همت انتشارات سوره مهر، جلد چهارم با عنوان آبنبات پستهای از سوی نشر چرخ وفلک منتشر شده و کار انتشار جلد آخر نیز با عنوان آبنبات لیمویی، دوباره به نشر سوره مهر سپرده شده که قرار است در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شود.سه جلد نخست این مجموعه که محور گفت وگوی روزنامه ایران با نویسنده رمان آبنبات هاست، روایتگر ماجرای زندگی کودکی به نام محسن، شخصیت محوری این داستان هاست. او مصداق بارز یک کودک دهه شصتی است که در امتداد این رمان چندجلدی رشد میکند و هر آنچه از یک کودک و نوجوان دهه شصتی به ذهنتان خطور میکند در وجود او نهفته است. آنچه در ادامه میآید گزیدهای از این گفتگو است.
ایده تألیف این رمان چند جلدی چطور شکل گرفت؟
در پاسخ سؤال شما باید به ضرورتی اشاره کنم که از چندین سال قبل در تألیف چنین آثاری احساس میکردم. ماجرا به مدتها قبل از آغاز تألیف جلد نخست مجموعه آبنباتها بازمی گردد؛ به موقعی که خیلی از دوستان و اطرافیان، به ویژه آنهایی که گرفتار مشکلات زندگی امروزی شده بودند از من که میدانستند کتاب دوست هستم راهنمایی میخواستند؛ راهنمایی درباره اینکه چه کتابی بخوانند تا قدری حالشان بهتر شود. دنبال کتابهای روان شناسی زرد و بازاری هم نبودند! کتاب داستانی میخواستند؛ رمان و داستان، اما واقعیت این است که داستانهای ایرانی، از دورهای که قصه و داستان نویسی به سبک قدما جای خود را به سبک جدید داستان نویسی میدهد در فضایی تلخ ارائه شده اند.
البته اتفاق عجیبی هم نبوده، به هر حال اغلب نویسندگان و مترجمانی که در دوره مشروطه به بعد، آثاری از آنان به یادگار مانده است تحت تأثیر وضعیت آن دوران، فعالان سیاسی هم محسوب میشده اند!
درست است؛ سرانجام این تلخی، نشأت گرفته از اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی دهههای نخست ورود داستان نویسی مدرن به کشورمان بوده است. نکته دیگری که نمیتوان از آن صرف نظر کرد این است که برای سالهای زیادی، سنگینی سایه استعمار بر عرصه فرهنگ و ادب نیز خودنمایی میکرده است.
اقلیم و مشکلات محیطی نیز مؤثر بوده؛ در گذشته مردم ایران با قحطیهای متعددی روبه رو بوده اند که همین سبب بروز سختیهای بی شماری در زندگی شان شده است. همه اینها نقش مؤثری در روان جمعی داشته اند.
آن پیشینه ادبی، شما را به تألیف آثاری کشاند که در عین حفظ ارزشهای ادبی و ساختار، به بهبود حال مخاطبان نیز کمک کند؟
بله، در تألیف این کتابها به دنبال این بودم که حداقل باری به دوش خوانندگان احتمالی آثارم اضافه نکنم. این خط قرمز من در مجموعه آبنباتها بود وگرنه در بخشهای مختلف هر کدام از این کتاب ها، گاهی لازم به افزودن بر تلخیها بود، اما این کار را نکردم. در مقابل روی مسائلی کار کردم که امیدبخشی را به مخاطبان القا میکرد.
سن و سالی که شخصیت اصلی این مجموعه در دهه شصت دارد و از سویی بجنورد، شهری که به عنوان محل سکونت وی انتخاب کرده اید شباهتهای زیادی به زندگی و زادگاه خودتان دارد؛ شخصیت محسن مجموعه آبنباتها روایتی از گذشته خود شماست؟
به طور مستقیم درباره خودم نیست، اما سن و سال محسن را عمدی هم سن انتخاب کردم تا به جهان راوی تسلط بیشتری داشته باشم. در عین حال شهر زادگاهش را نیز محل زندگی خودم انتخاب کردم تا اوضاع و محیطی را به تصویر بکشم که بیشتر لمس کرده ام تا سبب باورپذیرتر شدن اثر شود، اما داستانها کاملا ساختگی هستند.
در تألیف این مجموعه چقدر ردپای آیینها و رسوم خاص بجنورد دیده میشود؟
وقتی پای اقلیم خاصی به یک رمان باز میشود، از ظرفیتهای فرهنگی آن نیز میتوان بهره گرفت؛ کاری که من هم انجام داده و حتی از گویش رایج در بجنورد استفاده کرده ام، اما نه به شکلی که بتوان این مجموعه را داستانی بومی خواند، چراکه ماجراهای این مجموعه را میشود در هر جغرافیای دیگری به تصویر کشید.
این رمان را همان طور که در سایتهای فروش آنلاین کتاب هم آمده است برای نوجوانان نوشته اید؟
نه! برای بزرگ سالان نوشته ام، اما درباره اینکه نوجوانان هم میتوانند آن را بخوانند یا نه؟ باید بگویم که این بستگی به میزان کتاب خوان بودن آنان دارد. البته بازخوردهای خوبی از مخاطبان نوجوان داشته ام. آبنباتها را با رویکرد اخلاق محور نوشته ام، منتهی با بیان طنز. در این مجموعه به برخی از معایب اخلاقی اشاره شده است، اما طوری که مخاطب زده نشود. از همین بابت برای نوجوانان نیز میتواند اثری خواندنی باشد.
خودتان این کتاب را به کدام دسته از مخاطبان و با چه سلیقهای پیشنهاد میدهید؟
مطالعه این کتاب را به همه پیشنهاد میدهم. وقتی نوشتن آن را آغاز کردم دنبال این بودم که نوشته ام مثل یک تراپی عمل کند و به بهبود حال مخاطب، حتی اگر شده در زمانی که آن را میخواند کمک کند. این مسئله فارغ از بحث ساختار ادبی و سؤالی که درباره گروه سنی مخاطبان آن پرسیدید برای من مهم بود. برای خانواده در آثارم اهمیت زیادی قائل هستم، چراکه شکل درست خانواده در موقع بروز هر مشکلی میتواند حامی افراد باشد.
مجموعه آبنباتها مسیر گذر از سختی هاست، با آنکه در آن مشکلات پیش روی زندگی معمول آمده، اما از سویی نشان داده است که همانند شخصیت اصلی این کتاب، ما هم میتوانیم از موانع و سختیها عبور کنیم، البته نه اینکه آنها را نادیده بگیریم، بلکه بتوانیم راه عبور از آنها را بیاموزیم.